کد مطلب:151482 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:211

با شعر و شاعران
شعر در پیكر ملتها به منزله ی خون است؛ معانی و مضامینی را كه دربردارد در تنه ی جامعه به گردش می آورد؛ و شاعران در جوامع گوناگون - بویژه جامعه ی عربی - وجودی موثر و انكارناپذیر دارند.

اختلاف اغراض و اهداف شاعران، به اختلاف طبایع، اصول، وابستگیهای قبیله ای و گروهی، اهداف و دلبستگیهای دینی و دنیوی، و دیدگاهها و آرمانها و آرزوهاشان بازمی گردد.

مال - كه آب از دهان بسیاری از مردمان روان می كند -، فریبنده ی شاعران است كه شعر را به خواری و ابتذال و مزدوری می كشند، و بجای آنكه غرضشان از سرایش، نیل به مكانتی اجتماعی در زبان و ادب باشد، یا جاودانگی در تمدن بشری را بخواهند، یا در پی سرفرازی میان اقران و خاندان و عشیره ی خود برآیند، یا خلد و ثواب و اجر اخروی را طلب كنند، بار هزینه ی زندگانی مادی خویش را بر دوش شعر می افكنند.

اما همین مال، نزد خداوندگاران شرف و كرامت و انسانیت و عزت نفس كه به اهداف بزرگ و بلند می اندیشند، وسیله است، نه هدف.

همانگونه كه خداوند - تعالی ذكره - مال را به هدف گذشتن از پلها و رسیدن به مقاصد ربانی به كار گرفته و برای «مولفة قلوبهم» (/ دلجوئی شدگان) در اموال الله حقی قرار داده است [1] ، امام حسین - علیه السلام - هم، به پیروی از قرآن و برای به


عمل درآوردن آن، مال را در راه یك هدف بلند معنوی و الهی به كار می گرفت و به شاعران روزگار خویش دهش می نمود؛ و چون او را سرزنش كردند، فرمود:

[199] بهترین مال، آنست كه عرض را پاس دارد. [2] .

«عرض» در اینجا «ناموس» شرف و حیثیت شخصی نیست؛ چون در میان مسلمانان هیچكس نیست كه حتی به خیال خود راه دهد كه حیثیت خاندان رسالت را لكه دار كند!

بلكه مراد از «عرض»، «عرض سیاسی» ی «آل محمد» است كه امویان هدف گرفته بودند، و از طریق مدح مخالفانشان، از خاندان عثمان و مروان و طاغوتهای آل ابی سفیان، سیل افتراء و تهمت را به سوی علی و آل محمد روان می كردند.

پس اقدام امام حسین - علیه السلام - بی گمان برای بازداشتن كسانی بود كه با شعر خود دریوزه می كردند و با تحكیم سلطه ی جائران و ستم پیشگان، از این رسانه ی مردمی مؤثر، برای گردكردن حطام ناپایدار دنیوی، سوء استفاده می نمودند.

دهشهای امام حسین - علیه السلام - از رویكرد شاعران به درگاه حكام می كاست و فرصت سوء استفاده ی جائران را از شاعران تقلیل می داد. باب تعرض به ارجمندانی را هم كه با نظام حاكم و یاوران طاغی باغی اش در ستیز بودند، بر فرومایگان می بست. [3] .

شاید ازا ین دیدگاه بتوان پدیده ی روایت اشعار منسوب به ائمه - علیهم السلام - را تفسیر كرد؛ چه نه تنها شعر گفتن در خور چنین عاملانی راهبر و سرور كه اشتغالاتی بس بزرگتر از شاعری دارند نیست، بیشترینه ی اشعار منسوب هم، به ضعف وزنی و لفظی دچار است و در گستره ی زبان و ادب پایگاهی ندارد؛ تا چه رسد به آنكه با سخنان منثور اهل بیت - علیهم السلام - كه بر چكاد رسائی و شیوائی است، سنجیده شود.


لیك شاید این شعرها - اگر نسبتشان صحیح باشد - برای پر كردن یك جای خالی در دنیای شعر سروده شده باشند؛ دنیائی كه شاعران با مقاصد دیگر در آن فرورفته اند و همت و اهتمام دینی در ایشان اندك است؛ پس دور نیست ائمه - علیهم السلام - شعری سروده باشند كه بخشی از این فضای خالی را پر كند و دل مردمان را به سوی معانی و آرمانهای شایسته ای كه در بردارد، جذب نماید.

یا شاید برخی از هواداران ائمه - علیهم السلام - بدین كار دست یازیده باشند؛ معانی را از ائمه گرفته و آنها را به طرزی سهل به نظم كشیده باشند تا حفظ و به كار بردن آن برای همه ی مردم شدنی باشد؛ و آنگاه این سروده ها، به اعتبار معانیشان، به ائمه - علیهم السلام - منسوب شده باشند. [4] .


[1] در قرآن كريم (س 9 ي 60) از ين «دلجوئي شدگان» سخن رفته. اينان كساني اند كه بايد دل آنها را به سوي اسلام و مسلمانان مايل گردانيد و خداوند سهمي از زكات را از براي اينان و برآمدن اين مقصود قرار داده است..

[2] مختصر تاريخ دمشق ابن منظور (129 / 7).

[3] برخورد امام حسين - عليه السلام هرا با فرزدق شاعر در دهامش ص 207 از تاريخ دمشق، ترجمة الامام الحسين - عليه السلام -، بنگريد.

[4] علامه سيد محمدحسين حسيني جلالي - مدظله - در پژوهشي درباره ي ديوان امام علي عليه السلام (چاپ شده در آينه ي پژوهش، ش 66، به ترجمه ي نگارنده ي اين سطور)، سه نمونه از اشعار منسوب به اميرمؤمنان علي - عليه السلام - را ياد كرده اند كه مضمون آنها در احاديث منثور آن حضرت هست و شاعران ديگر (به ترتيب: سيد حميري، ابوتمام طائي، اسماعيل بن قاسم ابوالعتاهيه) آن مضامين را به نظم كشيده اند و سپس سروده ي ايشان به مولي الموحدين - عليه السلام - نسبت داده شده (نگر: همان، ص 144 و 145).